همه ما با واژه خلاقیت کاملا آشنا هستیم. اما واقعیت این است که آنچه بهعنوان تعریف خلاقیت میشناسیم، دقیق نیست. وقتی قرار میشود به فردی جوان توصیههایی درباره فرایند خلاقیت، انجام کارها با روشی متفاوت و جالب بدهید، متوجه میشوید تعاریفتان از خلاقیت چندان هم دقیق نیست. اصلا نگران نباشید. کافی است توصیههای زیر را بخوانید و درک کنید. آن وقت میتوانید به راحتی داد سخن بدهید و برای افراد کم سنتر از خودتان درباره بهبود خلاقیت سخنرانی کنید.
۱. همه خلاق هستند و خلاقیت را کم یا زیاد دارند
خیلی از افراد در مورد خلاقیت خود تردید دارند. این دیدگاه کاملا اشتباه است. بیاغراق، همهی ما خلاق، باهوش و توانمند هستیم. خلاقیت فقط به خلق آثار هنری در حد پیکاسو یا نواختن قطعهای موسیقی مانند باخ ختم نمیشود. وقتی مادری در تربیت فرزند خود، از روشی خلاقانه استفاده میکند، به همان اندازه وارد فرایندی خلاق شده است. سایر فعالیتهایی که بهنظر عادی و معمولی میآیند هم دقیقا به همین ترتیب است. شما میتوانید در روابطتان، حل مسائل، چیدن کمد لباسهایتان و ایدههای مختلف، خلاق باشید و متفاوت عمل کنید. پس خودت را دستکم نگیر دوست من. تو همان اندازه خلاق هستی که من و من هم به همان اندازه خلاق هستم که تو. بستر و جایگاهی که خلاقیت هر کداممان متبلور میشود با هم متفاوت است. اگر خلاقیت خاصی نیز در هیچیک از کارهایمان بروز نمییابد، علتش وجود نداشتن خلاقیت نیست. خیلی از دلایل مانند بیانگیزگی میتواند عامل خاموشی موتور خلاقیت باشد.
۲. هیچ وقت ارزش خلاقیت را فراموش نکنید
آیا کاری که انجام میدهید، دستتان را برای ابراز خلاقیت چندان باز نمیگذارد؟ گاهی اوقات در زندگی چنین مقاطع زمانی پیش میآید. در این زمانها باید روی نتایجی که خلاقیت بیشتری در اختیارتان میگذارد، حساب کنید. تلاش برای انجام متفاوت کارها و بهکارگرفتن خلاقیت باعث میشود تا عملکرد بهتری داشته باشید. حتی تحقیقات نشان میدهد، کارمندانی که خلاقیت بیشتری در انجام وظایف خود بهکار میگیرند، مشارکت بهتر و یاریرسانی بیشتری در پیشبرد امور دارند. این خلاقیت با انجام کارهای جانبی در کنار شغل و وظیفهی اصلی تقویت میشود. علت این است که کارهای جانبی و پروژههایی که کنار فعالیتهای اصلی پیگیری میشوند، ریسک کمتری دارند و ضمن اینکه فشار جدی به شما وارد نمیکنند، باعث شکوفایی خلاقیت بیشتر میشوند. همچنین به دلیل ریسک کمشان شما را محدود نمیکنند و لذتبخش هستند. درواقع، سه مؤلفهی اصلی این فعالیتها لذت، ریسک کم و فشار اندک است.
۳. برنامهای منظم برای تقویت خلاقیت داشته باشید
سامرست موآم نویسنده شهیری است که در ساعت مشخصی با جوشش چشمهی خلاقیتش روبهرو بوده است. او گفته همیشه ساعت ۹ صبح خلاقیت و الهام به او هجوم میآورده است. شاید تعجب کنید، ولی برای خلاقیت بیشتر و توسعهی این ویژگی باید برنامهای تنظیم کنید و ورود به فرایند مؤثر خلاقیت را با برنامه در خود تقویت کنید. زمان خاصی از روز را برای تقویت خلاقیت در خود مدنظر قرار بدهید. اگرچه بهنظر میرسد جوشش چشمهی الهام و خلاقیت آنی و بدون برنامه شکل میگیرد، باید بگوییم که اینطور نیست. در فرایند برنامهریزیشده برای خلاقیت با گزینههای مختلفی که عامدانه طرح میکنید، امکان بروز فکری آنی و خلاق فراهم میشود. پس تلاش برای خلاقیت را دستکم نگیرید. اگر صبر کنید تا خلاقیت ناگهان در منزلتان را بهصدا دربیاورد، احتمال خوشامدگویی به آن تقریبا صفر خواهد بود. درعوض، برنامهی روزانه و مدام باعث تقویت فعالیتهای مغزیتان میشود. همچنین ارتباطات و مدارهای عصبی در مغز تقویت میشوند که تمرینی گسترده برای رشد است.
۴. محدودیتها تفکر واگرا را برطرف کنید
شاید کمی دشوار باشد اما خیلی از بزرگان معتقدند که آدمی در محدودیتها ستاره میشود. محدودیتهایی که با آن روبهرو هستید، در زمینههای مختلفی سد راه میشوند مثلا محدودیت زمانی، انرژی یا کمبود منابع. هر چقدر زمان کمتری برای ابراز خلاقیت به شما داده بشود، باز هم امکان مطابقت خود با محیط بیشتر و بیشتر میشود. بسیاری از فعالیتهای هنری تنها در زمانی اندک صورت میگیرند. نقاشیهایی که بهسرعت کشیده میشوند و طرحهای مختلفی که تنها در چند ثانیه به شاهکار بدل میشوند، همه و همه نشانگر این هستند که محدودیت نباید مانعی بر سر راه خلاقیت باشد.
۵. شکست بخورید اما دچار رکود نشوید
دشمن درجه یک بیشتر ما ترس است. از شکست میترسیم، از دستهاول نبودن ایدههایمان و ابراز آن میترسیم، از حرف دیگران میترسیم و… . بله فهرست این ترسها دراز و طولانی است. یادتان باشد اقدام از هر گام دیگری مهمتر است. همینکه با ترسهای خود مقابله کنید و جرئت شروعکردن داشته باشید، کافی است. مهم نیست که نتیجهی تلاش شما چندان دندانگیر نیست، مهم نیست که برآمد و خروجی کارتان زشت یا حتی خراب از کار دربیاید؛ مهم این است که گام برداشتن در مسیری را آغاز کردهاید.
این یعنی از خیلیهای دیگر یک بر هیچ جلو هستید. در هر حال شما وارد فرایند خلاقیت شدهاید. شاید در طیف و گسترهی خلاقیت جایگاه مناسبی را کسب نکرده باشید اما به هر حال جای رشد دارید و میتوانید به سمت جلو حرکت کنید. وقتی با ترس حتی وارد گود هم نمیشوید، رخوت و رکود همهی وجودتان را فرا میگیرد.
۶. ایدههای خلاقانه را آزاد کنید
ایدههای خوب و خلاق را ابراز کنید. شاید نتیجهی مطرحکردن ایدهای خوب چندان که انتظار دارید، بهخوبی پیش نرود یا نتیجه در ذهن و روی کاغذ خیلی بهتر از عمل باشد، اما مهم نیست. مهم این است که جرئت ابراز داشته باشید و با تخلیه و آزادکردن افکار خود مسیری پُررفتوآمد از ایدههای ناب و تازه در ذهنتان ایجاد کنید.
۷. سبک و سلیقهی خود را پیدا کنید
زمینهی موردعلاقهی فعالیتتان هر چه که هست، باید در آن تمرین کنید. این تمرین از طریق پیگیری مطالب، اخبار و هر آنچه که پیرامون علاقهمندیهایتان وجود دارد، شکل میگیرد. مانند آهنربا اطلاعات مختلف را به خود جذب کنید. بخوانید و بشنوید و ببینید. با این کار کمکم، سلیقهی خودتان را پیدا میکنید و صاحب سبک میشوید. وقتی بدانید چه چیزهایی را دوست دارید و چه چیزهایی برایتان جالب نیست، بهتر میتوانید برای ابراز خلاقیت فکر کنید.
۸. بهدنبال چیزهای الهامبخش باشید
خود را در معرض چیزهایی قرار بدهید که برایتان الهامبخش هستند. باید دقت کنید و ببینید که چه چیزهایی باعث الهامبخشی بیشتر به شما میشوند. برای بعضی از افراد چشمهی خلاقیت در ناامیدی شروع به جوشش میکند و در برخی دیگر از افراد رویاپردازی روزانه موجب تحریک خلاقیت میشود. تفاوت نویسندگان و هنرمندان خلاق با دیگران در این است که میدانند چگونه فرایند خلاقیت را مدیریت کنند. یعنی این دسته از افراد میدانند که چگونه و چطور از ایدهها بهره ببرند؛ این افراد لزوما از دیگران ایدههای بیشتری ندارند، بلکه با تمرکز بر توسعهی توانایی کسب ایدههای تازه قدم در راه خلق میگذارند. یادتان باشد که افکار تازه و سوژههای خلاقی که به ذهنتان خطور میکند، یادداشت کنید و اجازه ندهید که از بین بروند تا در موقعی مناسب از آنها بهرهبرداری کنید.
۹. خلاقیت بهمعنای توسعه ارتباطات است
پیوند دانش و تجربه، بهترین نتایج را بههمراه دارد. این پیوند میان دانش و خلاقیت هم نتیجهای مشابه بههمراه دارد. خلاقیت بهمعنای توانایی برقراری ایجاد ارتباطات میان چیزهای مختلف است. استیو جابز معتقد است افراد خلاق قادر هستند رابطهای را در میان اشیا و مفاهیم ببینند که دیگران از درک آن عاجز هستند. به همین دلیل گاهی نیز احساس میکنند آنچه پیشنهاد کردهاند و از آن استقبال شده، کاملا بدیهی بوده و ارزش ستایش دیگران را ندارند. دانشمندان کشف کردهاند، خلاقیت زمانی شکل میگیرد که بخشهای مختلف مغزی باهم در ارتباط قرار میگیرد. افراد خلاق تجربههای مختلف خود در زندگی و وقایع مختلف را کنار هم میگذارند و به نتیجهای جالب میرسند؛ مانند استیو جابز و تولید تلفنهایی هوشمند که با الهام از صفحه نمایشهای قدیمی و کنار هم قرار دادن مؤلفههای ساختاری آنها خلق و ایجاد شد.
۱۰. رقابتی سالم را بهیاد داشته باشید
احتمالا شنیدهاید، جمعی که شما در آن بهترین و باهوشترین فرد هستید، مناسبتان نیست. این جمله بسیار عمیق است و نشان میدهد که همیشه باید در پی رشد مداوم بود. وقتی ببینید از همه بهتر هستید، از خلاقیت و رشد باز میمانید. وجود کسانیکه از شما بهتر عمل میکنند و شایستگی بیشتری نشان میدهند، باعث میشود تا با رقابتی سالم تلاش و تمرکزتان را برای توسعه بیشتر کنید.
۱۱. معاشرتهای خود را مدیریت کنید
هر فرد برآیند تأثیرات پیرامون خود است. شما رفتاری مشابه با ۵ فردی را پیدا میکنید که بیشترین معاشرت را با آنها دارید. رفتار شما میانگین رفتارهای آنها خواهد شد. پس دقت کنید که همنشینانتان چه کسانی هستند. اگر اطرافتان را افرادی خلاق و الهامبخش پر کنند، قطعا تأثیرات مثبتی روی شما خواهند داشت و چشمهی خلاقیتتان را نیز به جوشوخروش درمیآورند.
۱۲. خلاقیت بدون جزییات را تجربه کنید
برای افزایش مداوم خلاقیت تان در دانش زار باید تلاش کنید تا از ریزبینی و نکته سنجیهایی که مانع از به پروازدرآمدن ذهن برای بروز خلاقیت میشوند، دور بمانید. داشتن و طراحی چهارچوب و چشمانداز برای ورود به فرایند خلاق کافی است. اگر مدام در پی نتیجه و نگران اظهارنظرهای دیگران باشید، قدرت خلق را از دست خواهید داد. موفق و پیروز باشید.